جبهه ملی ایران و درس نگرفتن از اشتباه های خود !!!
پرزیدنت جان اف کندی از حزب دموکرات ، ریچارد نیکسون کاندیدای جمهوری خواهان را در ژانویه ۱۹۶۱ برابر با سال ۱۳۴۰ خورشیدی شکست داد و به کاخ سپید وارد شد و سکان بزرگترین کشور دموکراسی جهان را در دوران جنگ سرد بر عهده گرفت . محمد رضا شاه پهلوی در سفری که به آمریکا کرد از کندی درخواست کمک های اقتصادی نمود و کندی به محمد رضا شاه پهلوی گفت کشور شما یک کشور ثروتمند است و با دارائی های نفتی احتیاج به گرفتن وام ندارد و از شاه درخواست رفرم های اجتماعی و اقتصادی نیز نمود و شایع بود که دکتر علی امینی سیاستمدار تکنو کرات از نوادگان پادشاه قاجار با گرایش به سوسیال دموکراسی برای نخست وزیری کابینه تازه از سوی کندی به شاه پیشنهاد شده بود ، دکتر علی امینی از نظر پیشینه تحصیل کرده رشته اقتصاد ار فرانسه بود و پست وزارت دارایی را در کابینه اول دکتر مصدق دارا شده بود و در کابینه تیمسار سرلشکر زاهدی نیز پست وزارت دارائی را دریافت کرد و پس از کنار گذاشتن دکتر مصدق در ۲۸ مرداد سال ۳۲ ، دکتر علی امینی قرارداد کنسرسیوم را با آمریکا ، انگلیس و شرکت داچ به امضا رسانید .
در اردیبهشت سال ۱۳۴۰ محمد رضا شاه پهلوی با نخست وزیری دکتر علی امینی موافقت کرد و دکتر امینی در خرداد سال ۱۳۴۰ کابینه خود را به مجلس معرفی نمود و پست وزارت کشاورزی به دکتر حسن ارسنجانی که در جوانی هوادار حزب توده بود و در دولت قوام السلطنه نیز پست وزارت داشت واگذار شد ، دکتر حسن ارسنجانی پروژه اصلاحات ارضی را استارت زد و در حالی که ما چند تنی از نیروی سوم خلیل ملکی تبریزی در سالن دانشکده ادبیات شیراز حاضر بودیم محمد رضا شاه پهلوی به سالن وارد شدند و دکتر حسن ارسنجانی در مرکز فئودال های بزرگ یعنی شیراز مرکز استان فارس طرح اصلاحات ارضی را برای حاضرین تشریح کرد و انقلاب سفید شاه و ملت نیز در همان سال با سخنان محمد رضا شاه پهلوی در شیراز آغاز شد . فضای سیاسی کشور با آمدن کندی و نخست وزیری دکتر علی امینی باز شد و رهبران جبهه ملی که در زندان بودند آزاد شدند و جبهه ملی در زنده بودن دکتر مصدق کنگره دوم خود را در سال ۱۳۴۰ برگزار کرد و نمایندگان و رهبران احزاب گوناگون جبهه ملی مثل حزب ایران ، حزب ملت ایران ، نمایندگان دانشجویان ، اصناف ، دانشگاهیان و حزب مردم ایران که این حزب آخر بیشتر گرایش مذهبی داشت و به سوسیالیست های خدا پرست هم شهرت داشتند ( محمد نخشب ، مهدی بازرگان ، سید محمود طالقانی ، دکتر سامی، دکتر ملکی ، دکتر صحابی و دکتر شیبانی و دکتر پیمان ) از سران آن حزب بودند در کنگره حاضر شدند ولی دکتر خنجی و دکتر حجازی با ورود نیروی سوم که گرایش سوسیال دموکراسی داشت و رهبر آن خلیل ملکی تبریزی وفادار و متحد دکتر مصدق و جبهه ملی بود را به کنگره راه نمی دادند و دانشجویان هوادار نیروی سوم در خارج کشور و ما در شاخه نیروی سوم در تهران و شیراز به دکتر مصدق شکایت بردیم و دکتر مصدق که در احمد آباد در تبعید بود در این کار وارد شد و جبهه ملی دوم را منحل و خود به نوشتن اساسنامه جبهه ملی سوم اقدام نمود ، در همین ایام دکتر علی امینی تلاش می کرد با تماس با برخی از رهبران جبهه ملی آنها را متقاعد کند که با او همکاری کنند تا پروژه های عمرانی کشور به پیش برود ولی جبهه ملی که همواره جمع اضداد بوده و هنوز نیز هست دچار شکاف و بلاتکلیفی شد و در این مرحله خلیل ملکی تبریزی هرچه تلاش کرد تا رهبران جبهه ملی را تشویق کند که از فضای بوجود آمده استفاده کنند و باب مذاکره و همکاری را با دکتر علی امینی باز کنند تا جبهه ملی پس از کودتای ۱۳۳۲ یکبار دیگر بصورت جدی وارد مبارزه سیاسی برای به ثمر رسیدن حاکمیت ملی و اجرای کامل قانون اساسی مشروطه گردد کاری از پیش نبرد و جبهه ملی بجای همکاری با دکتر علی امینی دست به گرد هم آئی و تظاهرات در میدان جلالیه ( پارک لاله کنونی ) زد و شعار جبهه ملی در آن میتینگ » موافقت با اصلاحات ارضی و مخالفت با دیکتاتوری « بود و با کنار گذاشته شدن دکتر علی امینی و موفق نبودن کنگره دوم جبهه ملی و اعلام سیاست » صبر و انتظار از سوی الهیار صالح رئیس کنگره جبهه ملی « و اعلام موجودیت نهضت آزادی و جدا شدن آن از جبهه ملی عملا جبهه ملی به کناری رانده شد و با آمدن دولت اسداله علم رهبران جبهه ملی ایران دوباره دستگیر و به زندان افتادند ، در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲که مذهبیون با سرکردگی خمینی دست به شورش کور اسلامی زدند ، مهندس بازرگان و هم فکرانش در زندان خواهان دادن بیانیه در طرفداری از ۱۵ خرداد شدند که دکتر بختیار با شهامت در برابر این اقدام ایستاد و مانع بیانیه از سوی جبهه ملی در پشتیبانی از ۱۵ خرداد شد .
از خرداد سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی یعنی سال انقلاب نکبت بار اسلامی جبهه ملی عملا هیچگونه فعالیتی نداشت ، برخی از سران جبهه ملی مثل دکتر شایگان به خارج کشور مهاجرت کردند ، برخی به بازنشستگی رفتند و دکتر مصدق نیز در سال ۱۳۴۵ خورشیدی پس از ۱۳ سال تبعید در دهکده احمد آباد ساوج بلاغ در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فرو بست .
در سال ۱۳۵۶ با روی کار آمدن پرزیدنت کارتر از حزب دموکرات در ایالات متحده و گفتمان حقوق بشر از سوی او جنبشی در بین نیرو های ملی بوجود آمد و سه تن از رهبران جبهه ملی ایران » دکتر سنجابی ، دکتر بختیار و داریوش فروهر « در یک نامه سر گشاده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ به محمد رضا شاه پهلوی ضمن دفاع از مشروطه ، خواهان اجرای کامل قانون اساسی و متمم آن از سوی محمد رضا شاه پهلوی شدند .
حزب نهضت آزادی که از سال ها پیش در مسجد قبا و حسینیه ارشاد با کوشش دکتر شریعتی ، مهندس مهدی بازرگان و شرکا و پشتیبانی انجمن های اسلامی در آمریکا با سر کردگی دکتر ابراهیم یزدی این مهره مشکوک ، جنجالی و خرافی همراه با دکتر چمران در مخالفت با شاه و ایجاد یک حکومت دین مدار با گرایش شیعه شبانه روز در تکاپو بودند و مشروطه پادشاهی که خون بهای آزادی خواهان و در سال ۱۲۸۵ خورشیدی به ثمر رسیده بود را باطل می دانستندو بدنبال حکومت شیعه اسلامی بودند با نا باوری در این راه ضد ملی توانستند جبهه ملی را نیز در دوران انقلاب نکبت بار اسلامی با خود همراه کنند ، همان جبهه ملی که یکسال پیش رهبرانش در نامه سرگشاده به محمد رضا شاه پهلوی درخواست اجرای کامل قانون اساسی مشروطه کرده بودند و اکنون با یک چرخش ۱۸۰ درجه خواهان حکومت اسلامی نواب صفوی شده بودند !!!
و به گفته مشهور » کوه موش زائید «
با این کار نیرو های ملی مذهبی که در این راستا با حزب توده و فدافیان اکثریت نیز هم آوا شده بودند جبهه ملی را نیز بدنبال خود کشیدند و در جبهه ملی شکاف بوجود آمد دکتر صدیقی و بختیار خواهان مذاکره با محمد رضا شاه پهلوی بودند تا کشور و قانون اساسی مشروطه تسلیم حکومت اسلامی نواب صفوی بدست خمینی و شرکای تازه یعنی نهضت آزادی نگردد .
شوربختانه جبهه ملی مثل همیشه دچار مشکلات داخلی بود و تحت تاثیر نهضت آزادی و حزب توده راه اشتباه را در پیش گرفت و کادر مرکزی جبهه ملی دکتر صدیقی ، دکتر بختیار و دکتر برومند را که خواهان مذاکره با محمد رضا شاه بودند از جبهه ملی اخراج کرد و در ناباوری تمام دوتن از رهبران جبهه ملی یعنی دکتر سنجابی و داریوش فروهر به پاریس رفتند و بر خلاف روش و راه دکتر مصدق که همواره با حکومت اسلامی نواب صفوی مخالف کرده بود با خمینی بیعت کردند و رهبر جبهه ملی ایران دکتر سنجابی بیانیه سه ماده ای و خفت بار تسلیم شدن در برابر خمینی را امضا کرد .
دکتر بختیار و صدیقی با محمد رضا شاه پهلوی در تماس بودند و برای نجات مشروطیت می کوشیدند .
دکتر شاپور بختیار در میانه سال ۱۳۵۷ با محمد رضا شاه به توافق رسید و دولت خود را که ۳۷ روز دوام داشت تشکیل داد و از قانون اساسی مشروطه با دلاوری دفاع کرد ولی شوربختانه با نبود محمد رضا شاه پهلوی در ایران سران ارتش بوسیله فرستاده پرزیدنت کارتر ژنرال هویزر اغفال شدند و به مذهبیون به رهبری خمینی پیوستند و مهندس بازرگان رهبر نهضت آزادی با سران ارتش دیدار کرد و عملا سران ارتش بختیار را تنها گذاشتند ، دکتر بختیار مخفی شد و بر کشور آن رفت که همگان شاهد هستیم ، در حالی که اگر جبهه ملی اشتباه دوباره زمان دکتر علی امینی را نمی کرد مشروطه پا بر جا می ماند و شاه سلطنت می کرد و قدرت در دست ملت بود و دولت بر آمده از اراده ملت .
اکنون ۴۳ سه سال است که حکومت اسلامی نواب صفوی که دکتر مصدق با آن از روز نخست مخالف بود بوسیله خمینی و سید علی خامنه ای بر ایران حکومت می کند و هر روز که می گذرد کشور و ملت ایران در خطر بیشتر قرار می گیرد و دولت در دولت روسیه پوتین در ایران حاکم است !!!
اکنون دو باره صفحه شطرنج مبارزات ملت ایران همان صحنه شطرنج دوران استبداد صغیر محمد علی شاهی در دوران مشروطه است که مجلس به توپ بسته شده بود و آزادی خواهان در زندان!!
و اکنون نیرو های ترقی خواه مانند همان دوران در داخل و خارج کشور برای گذار از حکومت اسلامی ایران در حال نزدیک شدن به هم هستند تا بتوان با اتحاد نیرو های مشروطه خواه پادشاهی پارلمانی و نیرو های مشروطه جمهوری پارلمانی خود را برای عبور از حکومت اسلامی آماده کنند و در این راستا بخش بزرگی از نیرو های ترقی خواه از دو طیف مشروطه خواهان پادشاهی پارلمانی و جمهوری پارلمانی با همراهی با گفتمان شاهزاده رضا پهلوی که اتحاد نیرو های دموکرات را خواهان است خواهان عبور از حکومت اسلامی و بازگشت مشروطه هستند و امروزه بر هیچ آزادی خواه ملی پوشیده نیست که نقش نمادین شاهزاده رضا پهلوی در این مرحله از تاریخ حساس کشور بسیار پر اهمیت است و شخصیتی با ویژگی های ایشان بعنوان یک نماد ملی و آزادی خواه در بین اپوزیسیون داخل و خارج کشور وجود ندارد ولی شور بختانه شاهد آن هستیم که جبهه ملی ایران با بیانیه تازه خود در تاریخ ۵ تیر ماه ۱۴۰۱ و رد نقش شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک نماد ملی که می تواند در این مرحله از گذار به دموکراسی و بازگرداندن مشروطه پارلمانی راه گشا باشد را نادیده می گیرد ، همانند پنج دهه گذشته می بینیم که جبهه ملی ایران دچار لغزش و اشتباه همیشگی می شود و پس از پرخاش سید علی خامنه ای به گفتار مستقیم شاهزاده رضا پهلوی با مردم ایران ، جبهه ملی ایران نیز با برخورد غلط و عجیبی گام در همان راه اشتباه در دوران دکتر امینی و در انقلاب نکبت بار اسلامی می گذارد و با سید علی خامنه ای و جریان های چپ وابسته از جنس حزب توده همراه می شود !!
زنده یاد خلیل ملکی تبریزی رهبر سیاسی ما در نیروی سوم در دهه چهل خورشیدی چند بار با اسد اله علم ، دکتر علی امینی و حتا محمد رضا شاه گفتگو کرد و تلاش داشت تا جبهه ملی را در همکاری با دولت علی امینی تشویق کند و دراین راه با کژ اندیشی رهبران جبهه ملی ایشان موفق نبود و در دوران انقلاب نکبت بار اسلامی نیز همان اشتباه را جبهه ملی تکرار کرد و شوربختانه اکنون نیز در این شرایط حساس و خطر ناک راه اشتباه پیشین را بر گزیده است و دانسته و یا نادانسته کمک به پایداری حکومت اسلامی نواب صفوی می کند که دکتر مصدق مخالف سر سخت آن بود !!
و من به آقایان در جبهه ملی ایران می گویم شما پشت به ملت و رو بسوی حکومت اسلامی قرار گرفته اید !
ومن بنام یک ملی گرای هوادار خلیل ملکی تبریزی و دکتر شاپور بختیار از تمام مشروطه خواهان طیف مشروطه پادشاهی پارلمانی و جمهوری پارلمانی و بویژه شما در جبهه ملی ایران درخواست دارم برای باز گرداندن مشروطه که خون بهای آزادی خواهان صدر مشروطه در ۱۱۶ سال پیش می باشد بدون درگیری برای شکل و نوع نظام گرد هم بیائید تا ما دموکرات های لائیک که از حکومت اسلامی عبور کرده ایم بتوانیم پس از عبور از حکومت اسلامی برای تدوین قانون اساسی دموکراتیک و لائیک آینده در مجلس موئسسان در ایران اقدام کنیم و دوباره مشروطه ایرانی ، حکومت قانون و پارلامنتاریسم را در ایران همانند دوران مشروطه در سال ۱۹۰۶ میلادی بر پا کنیم و ملت ایران این شانس را داشته باشد تا با تائید قانون اساسی تازه شکل و نوع نظام دلخواه خود را نیز در یک رفراندم بر گزیند .
زنده باد آزادی
زنده باد ملت و کشور ایران
کاووس ارجمند
ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران-اینترنشنال
۱۶ جولای ۲۰۲۲