آقای بیژن مهر باز هم با درود !
ادبیات من ادبیات مصدقی است و لذا از گوشه و کنایه های شما و تلاش شما برای تحت تاثیر قرار دادن من و کناره گیری از راهی که بر گزیده ام ناراحت نمی شوم و باید برای شما روشن کنم که من در بنیان گذاری جبهه ملی در گاتنبورگ سوئد و انجمن فردوسی سال ۱۹۹۹ اقدام کردم و سال ها سخنگوی آن بودم و بارها با زنده یاد دکتر ورجاوند در رادیو گفتگو کردم زمانی که هنوز داریوش فروهر هم زنده بود ، سپس در بنیان گذاری جبهه ملی برون مرز شرکت مستقیم داشتم و دو بار در سمینار و کنگره آن در لوس آنجلس ، شیکاگو و هالیوود شرکت کردم ، در بنیان گذاری جبهه ملی اروپا شرکت داشتم و در کنار آقای ارس و جعفری در تلاش بودم و دو سمینار و کنگره در هلند و شهر کلن داشتیم ، در بنیان گذاری جبهه ملی برون مرز دوم با آقای معلم و مهدی ذولفقاری جبهه را تشکیل دادیم و چون قرار بود راه و رسم زنده یاد دکتر مدنی را دنبال کنیم لذا پیشنهاد نام جبهه ملی برون مرز پیشنهاد من بود که تصویب شد ، در جبهه ملی خارج کشور در خدمت دکتر ممتاز فعالیت داشتم و باید به شما بگویم همه این سامانه ها را در نوردیده ام و اکنون تلاش می کنم این صدای تازه ( جبهه ملی اینترناشیونال ) را نیز تجربه کنم و چنانچه به هر دلیلی کار و کنش جبهه ملی اینترناشیونال را در راستای بر اندازی حکومت اسلامی و اتحاد با دیگر سامانه های دموکرات مانند سامانه نهضت مقاومت ملی که من با تماس های نزدیک با جناب شاکری زند راه سیاسی دکتر بختیار را می پویم نتیجه دلخواه را نگیرم مثل دفعات پیش سپر خواهم انداخت و خانه نشینی را بر خواهم گزید .
به نظر من شما در جایگاهی نیستید که من را نصیحت کنید و یا راهنما باشید ، من در پرتو اندیشه های زنده یادان دکتر مصدق ، خلیل ملکی تبریزی ( نیروی سوم ) ، زنده یاد دکتر صدیقی و دکتر بختیار افکار و اندیشه هایم را طبقه بندی می کنم و به گفته زنده یاد دکتر مدنی : از قوه به فعل در می آورم ، من همانند آن چهار تن یک مشروطه خواه پادشاهی پارلمانی هستم و به آن می نازم .
و سخن آخر آن که شما که ریشه در سازمان چپ مارکسیستی فدائیان دارید باید بدانید که در انقلاب نکبت بار اسلامی ما هواداران زنده یاد دکتر بختیار وقتی شعار : بختیار بختیار سنگرت را نگهدار می دادیم از توده ای ، فدافیان اقلیت و اکثریت ، مسلمانان قشری و هواداران دکتر سنجابی فحش و ناسزا می شنیدیم ولی ما تحت تأثیر شانتاژ آنها قرار نمی گرفتیم و همچنین به شما می گویم باید با وسواس و احتیاط پرچمدار جبهه ملی باشید که خود ادعا می کنید و از زبان مولانای بلخی می گویم :
این دم شیر است به بازی نگیر
عشق حقیقی است مجازی نگیر
و نامه خودم را با سروده ای با برداشت و الهام پذیری از شاعر نابینا و هم شهری خودم » شوریده شیرازی «
به پایان می برم :
هرچه کنی بکن ، مکن شکوه به کار دیگران
هرچه زنی بزن ، مزن طعنه به نام دیگران
هرچه نهی بنه ، منه خدعه بکار دیگران
هرچه بری ببر ، مبر رشک به کار دیگران
با مهر
کاووس ارجمند